به گمانم مفهومی اساسی از زندگی را گم کرده ام، قطعه ای از این پازل لعنتی که پیدایش نمی کنم، قطعه ای که اگر پیدایش کنم چرایی تمام اهدافم می شود، چه کسی می تواند آن قطعه پازل را پیدا کند؟ تنها کسی که همواره با من بوده است در تمام مراحل، در تمام دقایق و در تمام ثانیه های زندگی من جاری بوده است، کسی یا چیزی یا انرژی فراتر از من، آری به گمانم خدا میداند، اما سکوتش را نمی فهمم، خدایا سوکتت را نمی فهمم چه حکمتی در سکوت تو نهفته است؟ فراق در اسارت عشق
در جست و جوی چرایی
تمام ,قطعه ,کسی ,نمی ,پیدایش ,چرایی ,در تمام ,را نمی ,به گمانم ,قطعه ای ,یا چیزی
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت